من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی کند . نه ابرو در هم می کشد،نه لبخندش ترفند تجاوز به حق،نان و سایه بان دیگران است.
نه ایرانی را به غیر ایرانی ترجیح می دهم و نه ایرانی را به ایرانی. من یک بلوچ کرد فارسم،یک فارس زبان ترک!
یک آفریقایی اروپایی استرالیایی آمریکایی آسیای ام!
یک سیاه پوست زرد پوست سرخ پوست سفیدم!
که نه تنها با خودم و دیگران مشکلی ندارم،بلکه بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس می کنم.
من انسانی هستم،میان انسان های دیگر،
در سیاره مقدس زمین،
که بدون حضور دیگران معنایی ندارم.
ترجیح می دهم شعر،شیپور باشد نه لالایی.
برچسب ها بـ ‘سرخ پوست’
از احمد شاملو
شنبه, 10 اکتبر, 2015خویشاوند تو کیست؟
دوشنبه, 30 می, 2011من خويشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستين پنهان نمیکند.
نه ابرو درهم میکشد …نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سايهبان ديگران است.
من يک لر ِ بلوچ ِ کرد فارسم، يک فارسزبان ترک، يک افريقايی اروپايی استراليايی امريکايی ِ آسيايیام، يک سياهپوست زردپوست سرخپوست سفيدم که نه تنها با خودم و ديگران کمترين مشکلی ندارم بلکه بدون حضور ديگران وحشت مرگ را زير پوستم احساس میکنم.
من انسانی هستم ميان انسانهای ديگر بر سيارهٔ مقدس زمين، که بدون حضور ديگران معنايی ندارم. ترجيح میدهم شعر شيپور باشد، نه لالايی.»
احمد شاملو