در سال 1930 ،برای مخالفت با قوانین نمک، گاندی یک راهپیمایی مشهور به سمت دریا را هدایت کرد. آنها در دریا نمک خود را ساختند که تخلف از قوانین انگلیس بود. صدها نفر دستگیر شدند و زندانهای هند پر از افرادی بود که طرفدار استقلال هند بودند.
زمانی که اعتراضات به اوج خود رسید تظاهرکنندگان هندی بعضی از شهروندان انگلیسی را کشتند، در نتیجه گاندی جنبش استقلالطلبانه را لغو کرده و گفت که هند هنوز آماده نیست. این کار قلب بسیاری از طرفداران این جنبشها در هند را شکست. این کار باعث شد تا تندروهایی مانند باگات سینک که در بنگال بسیار قوی بودند رهبری مبارزات را به دستگیرند.
پس از جنگ، انگلیس پذیرفت تا به هند استقلال بدهد. اگرچه با پشتیبانی مسلمانان به رهبری جیناه، انگلیس تصمیم گرفت هند را به دو بخش تقسیم کند _ هند و پاکستان. گاندی با این تقسیم مخالف بود. او تلاش بسیاری کرد تا نشان دهد که مسلمانان و هندیان میتوانند در کنار هم با صلح زندگی کنند. در نمازها، نمازگزاران مسلمان در کنار هندیان و مسیحیان میایستادند. با این حال، گاندی با این تقسیمات موافقت کرد و روز استقلال را در سوگواری از این تقسیمات به عبادت پرداخت. با این حال، تلاشها و روزه های گاندی برای جلوگیری از موج خشونتهای فرقهای و کشتارهای پس از تقسیم بیفایده بود.
جدا از سیاست های استقلال هند، گاندی شدیداً منتقد سیستم طبقهای منفصل هند بود. به طور خاص، او در سخنرانیهایش برای حمایت از طبقه “نجس ها” سخن میگفت که توسط جامعه بسیار پست تلقی می شدند. او کارهای بسیاری انجام داد تا این لقب “نجس” آنها را از بین ببرد. اگرچه این تلاش ها با مقاومت زیادی مواجه بودند اما کمک زیادی به تغییر تعصبات قدیمی انجام دادند.
در سن 78 سالگی، گاندی روزه دیگری را شروع کرد تا از کشتارهای قبیلهای جلوگیری کند. بعد از 5 روز رهبران برای اتمام کشتارها به توافق رسیدند، اما ده روز بعد گاندی بر اثر شلیک گلوله توسط یک براهمین هندی که مخالف پشتیبانی از مسلمانان و طبقهی نجس ها از سمت گاندی بود کشته شد.
مهانداس کارامچاند گاندی، رهبر سیاسی و معنوی هندیها که هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد در طول زندگیش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد کرد.
از زمانی که وی مسئولیت رهبری نبرد برای آزادی و کنگره ملی هند در سال ۱۹۱۸ (۱۲۹۶) را به عهده گرفت، به عنوان نمادی ملی شناخته شد و میلیونها نفر از مردم او را با لقب ماهاتما یا روح بزرگ یاد میکردند. هر چند که او از القاب افتخارآمیز بیزار بود ولی امروز هم همگی او را با نام ماهاتما گاندی میشناسند. سوای اینکه بسیاری او را به عنوان یکی از بزرگترین رهبران تاریخ تلقی میکنند، مردم هند از او با عنوان «پدر ملت» یا باپو (در هندی به معنای پدر) یاد میکنند. زادروز وی در هند به عنوان یک روز تعطیل ملی است و گاندی جایانتی نام دارد.
گاندی توانست با استفاده از شیوهٔ ضدخشونت نافرمانی مدنی استقلال هند را از بریتانیا بگیرد و در نهایت دست امپراتوری بریتانیا را از هند کوتاه کند. شیوهٔ مقاومت آرام وی به مستعمرات دیگر هم نفوذ کرده و آنها را در راه استقلال میهن خود تشویق میکرد. اصل ساتیاگراهای گاندی روی بسیاری از فعالان آزادیخواه نظیر دکتر مارتین لوترکینگ، تنزین گیاتسو، لخ والسا، استفان بیکو، آنگ سان سو کی و نلسون ماندلا تأثیر گذاشت. البته همهٔ این رهبران نتوانستند کاملاً به اصل سخت ضدخشونت و ضدمقاومت وی وفادار بمانند.
او می گفت: زمانی که ناامید می شوم به یاد میآورم که در تمام طول تاریخ، روش های راستی و عشق پیروز بودهاند. افراد قدرتمند و قاتلی بودهاند و ممکن بود برای زمانی شکستناپذیر به نظر برسند، اما در انتها همیشه شکست خوردهاند. همیشه به این فکر کنید.