الان به قدری موضوع ملیت اهمیت خود را از دست داده که شرکتها وقتی میخواهند تصمیمگیری کنند، میپرسند چه کسی در این رابطه دانش دارد. دیگر برایشان مهم نیست که آن شخص اهل کجاست، ملیت او چیست و به چه زبانی صحبت میکند و کجای دنیا زندگی میکند و برای همین هم هست وقتی استرالیا اخیراً با تهدیدات تروریستی روبهرو شد، دولت این کشور پس از آن از عدهای در کشورهای مختلف خاورمیانه از جمله مصر که افراد متخصص این جریانات هستند، درخواست مقاله تحقیقی کرده چون میگوید من خود دانش کافی در شناخت این افراطیگریها ندارم، پس باید از آنان که تخصص و علم آن را دارند بیاموزم. این را تعمیم بدهید به تصمیمگیریهای اقتصادی و سرمایهگذاریهایی که در اروپا و آمریکا و حالا در خاورمیانه در کشورهایی مثل امارات و قطر زیاد شده است. شرکتها و موسساتی که بهترینها را استخدام میکنند و اصطلاحاً چه در حوزههای اقتصادی و چه مالی و سیاسی و اجتماعی ارزیابی مخاطره میکنند. (risk analysis)
ترکیه هم الان مدتی است به این سیستم گرایش پیدا کرده است و با موسسات و شرکتها و دانشگاهها در ارتباط است و نظرخواهی میکند که چطور بهتر تصمیمگیری و تصمیمسازی کنند. چالش بعدی که در داووس امسال مطرح شد، رشدی است که بتواند شغل هم ایجاد بکند. چالشی در سطح جهانی به وجود آمده که چون اتوماسیون و تولید دیجیتالی گسترده شده، نیاز به نیروی کار غیرتخصصی کمتر شده است. مثلاً شرکتی به نام اکولوس که سازنده هدست است، سال گذشته دو میلیارد دلار درآمد کسب کرد، کلاً این شرکت 75 نفر کارمند دارد. این یک چالش ساختاری است که در نظام تولید و سرمایهداری جهانی به وجود آمده است که نتیجه پیشرفت تکنولوژی است. در عین حال در کشورهای غربی کسانی که تخصص داشته باشند به راحتی کار پیدا میکنند.