ما روی مادران که اصلی ترین سهامداران سرمایه های انسانی آینده هستند،سرمایه گذاری نکرده ایم. سرمایه گذاری ما بیشتر در حوزه آموزش عالی بوده است،نه در حوزه توانمندسازی مادران و کودکان. یعنی ما دغدغه آموزش داشته ایم،نه دغدغه توانمندسازی مادران برای پرورش کودکان توانمند.
اگرما برای مادرانمان برنامه ریزی و سرمایه گذاری داشتیم ، آنوقت اکنون شاهد بودیم که نرخ مشارکت زنان و سهم زنان در اشتغال به صورت جدی تغییر کرده است.
به اعتقاد بنده ،مهم ترین شاخص برای اینکه دریابیم یک جامعه به سمت توسعه حرکت می کند یا نه، روند نرخ واقعی مشارکت زنان است.منظورم از نرخ مشارکت،سهم زنانی است که در سن اشتغال قرار داشته و در بازار کار حضور دارند، یعنی یا شاغلند و یا دنبال شغل می گردند. متوسط این نرخ در دنیا حدود 40% است و در تمام کشورهایی که در مسیر توسعه حرکت کرده اند،بالای 40% است.بنابراین به نظر می رسد تجربه و الگوهای توسعه نشان می دهد با نرخ مشارکت 13% زنان ،امکان ندارد بتوان در فرایند توسعه گام های جدی برداشت.
برچسب ها بـ ‘آموزش عالی’
کلید توسعه ایران 13
چهار شنبه, 27 نوامبر, 2019ایران و ایرانی 80
چهار شنبه, 4 مارس, 2015اين سرمايه گذاريها به ويژه در آموزش عالي صورت پذيرفته است:
به عنوان مثال دو كشور هند و چين كه چند سالي است خيز خود را براي قرار گرفتن در جدول قدرتهاي بزرگ اقتصادي آغاز كردهاند و به شهادت آمار نيز تاكنون در اين راه بسيار موفق عمل كردهاند، سالانه حدود نيم ميليون دانشمند و مهندس فقط در داخل كشورهاي خود توليد ميكنند، در حالي كه در آمريكا تعداد بسيار كمتر است. (حدود60 هزار نفر در سال). (روزنامه ايران سه شنبه 14/1/86 صفحه 8)
همانگونه كه همه ميدانند در سالهاي اخير در كشور ما هم سالانه چند صد هزار نفر فارغ التحصيل دورههاي آموزش عالي داريم. اما هنوز از نظر شاخصهاي اقتصادي و رفاهي به شدت در مقايسه با بسياري كشورها، عقبتريم.
چرا؟
واقعيت تلخ اين است كه ما در كاربرد علوم بسيار ضعيفيم و آنچه را كه ميدانيم در عمل به كار نميگيريم. به مثالهاي زير توجه فرماييد:
يك مدير بنگاه اقتصادي در كشورهاي موفق در حال حاضر در تمامي جلسات مهم علاوه بر انجام مذاكرات با يك رايانه كوچك همراه، همه امور كاري لازم را انجام ميدهد.
استفاده از سوابق ذخيره شده در حافظه رايانه، ثبت مشروح مذاكرات، نوشتن نامههاي لازم در محل، تنظيم صورتجلسات و قراردادها در همان لحظه مذاكرات در صورت لزوم، ارتباط همزمان با مبادي ذيربط در سازمان خود از طريق اينترنت و هر كار ضروري ديگر، مشاهده اين امور در جلسات با مديران كشورهاي پيشرفته كاملاً مشهود و نمايان است. كداميك از مديران ايراني به اين مهارتها مسلطند و عمل نيز مينمايند؟
يا اينكه يك تصادف را كه منجر به مجروحيت يك يا چند نفر ميگردد تصور فرماييد. از لحظه تصادف تا رساندن مجروح به بيمارستان ما كار خاصي نميكنيم اما در جاهايي از دنيا با اتصال شبكهاي به بيمارستان و دكتر مربوطه بخش اعظم اقدامات اوليه پزشكي را در همان آمبولانس انجام ميدهند. به عبارتي آمبولانس هم يك بيمارستان كوچك سيار است. ما نيز همه اين امكانات و تجهيزات را داريم اما آنها بصورت پيوسته بهم به كار نميگيريم.