دکتر محمود سریع القلم 1
طبق مستندات تاریخی، طی 170 سال گذشته، انگلستان، روسیه و آمریکا، وقت و انرژی قابل توجهی از ایران گرفتهاند. در این دوره، کشور سالهای محدودی در آرامش و ثبات سپری کرده است. به نوعی میتوان گفت: 170 سال است ایران با سه قدرت جهانی درگیر بوده است.
بلافاصله این کنجکاوی را مطرح میکنیم: آیا یک قدرت میانپایه میتواند با یک قدرت جهانی به روابطی معقول برسد؟ تاریخ به وضوح معرف این واقعیت است که ایران بارها و بارها طی 170 سال پیش به دلیل نیاز مالی و مشکلات جدی اقتصادی، یک امتیاز مهم امنیتی و سیاسی به یک قدرت جهانی داده است.
آیا میتوان تصور کرد که ایران بتواند به نوعی یک استراتژی طراحی کند و سیاست خارجی خود را با قدرتهای همپایه و همسطح خود تنظیم کند و از قدرتهای بزرگ فاصله بگیرد؟ آیا میتوان به گونهای محاسبه کرد تا سیاست خارجی از مدار حساسیتهای قدرتهای بزرگ رها شود تا انرژی خود را صرف توسعه کند و از راهبرد بقا به سوی راهبرد رشد حرکت کند؟
در سال 1980، دن شائو پینگ مقرر کرد که چین به نیم قرن صلح نیاز دارد تا مدام رشد و توسعه را تجربه کند. نتیجه این شد که از 1980 تا 2016 و طی 36 سال، 1.6 تریلیون دلار در این کشور سرمایهگذاری خارجی شد. ضمن اینکه به صورت آرام و بیصدا و مبهم حدود 233 میلیارد دلار سال گذشته برای قدرت نظامی خود هزینه کرد. چین در عین حال سومین صادرکننده اسلحه در جهان است. اقتصاد ایران نیز اقتصادی نیست که از طریق بحرانهای موجود درآمد کسب کند و بر تولید ناخالص ملی آن اثر جدی بگذارد.
برچسب: آمریکا, انرژی, انگلستان, توسعه, چین, دکتر محمود سریع القلم, دن شیائو پینگ, روسیه, معقول